یه هو خونه تاریک شد ، دوستم گفت برقا رفت ؟
گفتم نه پس خدا داره قابلیت دید در شبمونو تست میکنه
رفتم سم بخرم واسه سوسك، یارو میگه میخواین سریع بمیره؟!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام شكنجش كنم ازش اعتراف بگیرم!!!
دارم به خواهر زادم ديکته ميگم... رسيده آخر خط ميگه دايي برم سر خط؟! پ نه پ بقيشو رو فرش بنويس!
تا کمر رفتم تو ماشین ببینم چه مرگشه یارو اومده میگه داری تعمیر میکنی ؟
پس نه دارم با مخزن روغن درد دل میکنم
رفتم صندلي بخرم واسه کامپيوتر. يارو گفت : راحت باشه؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ خار داشته باشه.
تو رستوران پیشخدمتو صدا کردم ... میگم آقا توی سوپ من مگس افتاده!
میگه مرده؟
نه پَس هنوز زندست، داره شنا میکنه، صدات کردم بیایی نجاتش بدی !
به راننده میگم میشه نگهدارین؟ میگه ماشین و نگه دارم؟ په نه په چترمو نگه دارین من پول از تو کیفم در بیارم.
نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاط داداشم گفت علی دزده؟
نه پـَـس "زوروِ " داره از دست گروهبان گارسیادر میره!!!!!
يکي از دوستام داره از دربند به سمت تجريش ميرم باکوله پشتي .دختره اونو ديده ميگه:شما کوهنورديد؟! دوستم ميگه پـَـــ نــه پـَـــ کارم باربريه.بار خورد سمت کوه .الانم دارم برميگردم!